فهرست مطالب

Kermanshah University of Medical Sciences - Volume:9 Issue: 4, 2006

Journal of Kermanshah University of Medical Sciences
Volume:9 Issue: 4, 2006

  • 97 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1385/06/21
  • تعداد عناوین: 10
|
  • محمد افخمی اردکانی، الهام امیر چقماقی، مژگان مدرسی صفحه 1
    سابقه و هدف
    علت ایجاد عوارض دیابت ناشناخته مانده است و می تواند چند عاملی باشد، ولی بیشترین تاکید بر گلیکوزیله شدن پروتئین های بدن از جمله هموگلوبین می باشد که در پاتوژنز عوارض دیابت موثر است. ازنظر ساختاری، ویتامین C شبیه گلوکز است که در بسیاری از فعل و انفعالات شیمیایی به گونه رقابتی می تواند جانشین گلوکز شود و با جلوگیری از گلیکوزیله شدن غیر آنزیمی پروتئین های بدن از جمله هموگلوبین و لیپوپروتئین ها در پیشگیری از عوارض دیابت موثر باشد. بعضی بررسی ها نشان داده اند که ویتامین C باعث اصلاح متابولیسم لیپیدها نیز می شود. با توجه به تاثیرات مفید ویتامین C در افراد دیابتی و نیز با توجه به بی خطر بودن مصرف آن، تاثیرات تجویز ویتامین C در لیپیدهای سرم بیماران دیابتی نوع 2 بررسی شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مداخله ای که به روش کارآزمایی بالینی از نوع قبل و بعد انجام شد، 45 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت یزد که تحت درمان با انسولین نبودند، به گونه تصادفی انتخاب شدند و برای هر بیمار پرسشنامه ای شامل اطلاعات دموگرافیک، نوع درمان و مدت ابتلا به دیابت تکمیل شد. نمونه خون بیماران بعد از ناشتا بودن 12ساعته، برای ارزیابی کلسترول، تری گلیسرید وHDL گرفته شد.LDL سرم بر اساس فرمول LDL=Chol-(Tg/5 +HDL) محاسبه شد. برای بیماران علاوه بر درمان های قبلی، روزانه 1000 میلی گرم ویتامین Cبه مدت 30 روز تجویز شد و مجددا آزمایش ها تکرار شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون t زوجی صورت پذیرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه، 22 زن (48.9%) و 23 مرد (51.1%) بررسی شدند. سن بیماران 10.25±50.62 سال و مدت ابتلا به دیابت 5.7±7.5 سال بود. همچنین مشخص شد مکمل ویتامینC، باعث کاهش معنادار کلسترول (P=0.02)، LDL سرم (P=0.001) و افزایش معنادارHDL سرم (P=0.017) می شود، اما اثری بر تری گلیسرید سرم ندارد. کاهش LDL و افزایش HDL می تواند به دلیل اثر ویتامین C درکاهش گلیکوزیلاسیون لیپوپروتئین ها باشد که این امر سبب افزایش کاتابولیسم LDL، کاهش سطح سرمی آن و کاهش دفع HDL و افزایش آن می شود.
    بحث: در انتها، با توجه به نتایج به دست آمده مشخص شد که مکمل ویتامین C باعث کاهش در کلسترول کل و LDL سرم و افزایش HDL سرم می شود؛ لذا پیشنهاد می شود مکمل ویتامین C، برای اصلاح دیس لیپیدمی در بیماران دیابتی نوع 2 تجویز گردد.
    کلیدواژگان: دیابت نوع 2، ویتامین C، لیپیدها
  • روح الله دهقانی، طاهره خامه چیان، محمدعلی اسدی صفحه 8
    سابقه و هدف
    کژدم سیاه یکی از کژدم های خطرناک دنیا و ایران است. این کژدم درمناطق گرمسیر کشور موجب گزش تعداد زیادی از افراد بوده که پی آمد آن عوارض خطرناک و گاهی مرگ می باشد. با توجه به اینکه مطالعه تاثیرات زهر این کژدم در حیوانات آزمایشگاهی می تواند میزان آسیب بافتی زهر را روشن و کمک زیادی به درمان کژدم زدگان نماید، این مطالعه با هدف بررسی تاثیر زهر کژدم سیاه در موش صحرایی انجام گردید.
    مواد و روش ها
    مطالعه به روش تجربی در روی 88 موش صحرایی نژاد سفید (آلبینو) از گونه راتوس نروژیکوس و سن تقریبی 3-2 ماهه و جنس ماده و با وزن 250-200 گرم صورت پذیرفت. موش های صحرایی به طور تصادفی و مساوی به دو گروه شاهد (44 سر) و مورد (44 سر) تقسیم گردیدند. به گروه شاهد 0.1 سی سی سرم فیزیولوژی و به گروه مورد 0.1 سی سی سرم فیزیولوژی که حاوی یک میکرولیتر زهر استخراجی کژدم سیاه بود، تزریق گردید. پس از مرگ و آتوپسی و تهیه لام، تغییرات پاتولوژیک ناشی از تزریق زهر با استفاده از میکروسکوپ مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. میزان مرگ در گروه شاهد و مورد با آزمون دقیق فیشر مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد که مرگ و میر در موش های صحرایی گروه مورد به میزان 95.5 درصد و در بقیه موارد مسمومیت شدید پس از تزریق زهر کژدم سیاه رخ داده است. تغییرات پاتولوژیک بر اثر تزریق زهر این کژدم در مغز، کبد، ریه، کلیه، طحال، معده، پوست، بافت نرم، روده باریک، عضلات و قلب به ترتیب به میزان 64.5، 69، 88، 59.7، 54.75، 59.5، 40.85، 70، 62.4، 47 و 4.8 درصد روی داده است. تغییرات پاتولوژیک در این اندام ها شامل خونریزی، احتقان، نکروز، ادم و التهاب با درجه های شدید تا ملایم بود. در بافت نخاع و پانکراس تغییرات پاتولوژیک مشاهده نگردید.
    بحث: بررسی تغییرات پاتولوژیک در اندام های مختلف در موارد انسانی، به صورت بیوپسی و آتوپسی موجب شناخت تاثیرات این زهر در انسان و در نتیجه درمان مناسب تر مصدومین می شود.
    کلیدواژگان: کژدم سیاه، زهر، عوارض پاتولوژیک، موش صحرایی
  • نگین رضاوند، منصور رضایی، امیر کیانی صفحه 15
    مقدمه
    روی به عنوان یک عنصر اساسی در تغذیه انسان، حیوان و گیاه شناخته شده است. میزان نیاز به روی درطول بارداری 25 درصد افزایش و سطح سرمی آن در این دوران کاهش می یابد. محدوده سطح سرمی روی در بالغین از 80 تا 150 میکروگرم در دسی لیتر است. با توجه به اهمیت این عنصر و نقش آن درطول دوران بارداری این تحقیق در روی زنان باردار مراجعه کننده به درمانگاه های عرصه پزشکی جامعه نگر کرمانشاه درسال 1383 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت مقطعی و توصیفی تحلیلی با روش نمونه گیری تصادفی در روی 172 زن باردار درسال 1383 که در عرصه جامعه نگر کرمانشاه دارای پرونده بودند، انجام شد. اطلاعات لازم از طریق مصاحبه جمع آوری شد و برای انجام دادن آزمایش از هر فرد cc 5 نمونه خون ناشتا گرفته شد و غلظت سرمی روی به شیوه باز جذب اتمی اندازه گیری گردید. داده های حاصل با استفاده از روش های آماری آنالیز واریانس، t مستقل وکای دو در سطح معناداری 0.05 مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
    یافته ها
    میانگین سطح سرمی روی در زنان مورد مطالعه ±13.13 68.3 میکروگرم در دسی لیتر بود. 129 نفر (75%) کمبود شدید روی و 25 نفر (14.5%) کمبود مرزی روی داشتند. سطح سرمی روی با سن حاملگی و مصرف مکمل آهن رابطه معنادار آماری داشت (P<0.0001). سایر عوامل مورد مطالعه شامل سن، تحصیلات، شغل، شغل همسر، مصرف گوشت، میزان درآمد، دفعات حاملگی، شاخص توده بدن و تعداد اعضای خانواده رابطه آماری معناداری با سطح سرمی روی نداشتند.
    بحث: نتایج این مطالعه نشانگر کمبود شدید روی در زنان باردار مورد مطالعه بود. با توجه به خطرها و عوارض فراوان کمبود روی درزنان باردار، این کمبود می تواند یکی از عوامل مخاطره آمیز نمودن بارداری ها در این منطقه باشد. با در نظر گرفتن این واقعیت و عدم کفایت روی موجود در مواد غذایی زنان باردار، انجام تحقیقات دیگری در زمینه استفاده از مکمل روی در حاملگی، ضروری به نظر می رسد تا در صورت تایید اقدامات پیشگیرانه صورت گیرد.
    کلیدواژگان: سطح سرمی روی، بارداری، کرمانشاه
  • مجتبی ایزدی، فرزاد ناظم. محمد مهدی تقدیری، داود خورشیدی، حمیدرضا ثمری خاج صفحه 23
    سابقه و هدف
    کارایی عملکرد عضلانی ارتباط مستقیمی با میزان انرژی مصرفی دارد. شناخت ساز و کار و عملکرد عضلانی این بیماران از جنبه توانبخشی و بالینی دارای اهمیت قابل توجهی می باشد. این تحقیق به منظور مقایسه کارایی مکانیکی و برخی متغیرهای قلبی - عروقی کودکان فلج مغزی اسپاستیک (CP)قبل و بعد از اجرای برنامه تمرینات هوازی زیربیشینه و مقایسه با افراد سالم انجام شد.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر به روش نیمه تجربی و آزمایشگاهی انجام شده است. 15 کودک فلج مغزی اسپاستیک دایپلژی داوطلبانه (با رضایت والدین) به عنوان گروه تجربی و 18 کودک سالم همتایشان (گروه کنترل) به صورت تصادفی خوشه ایدر این تحقیق شرکت کردند. گروه تجربی تمرینات ورزشی - توانبخشی هوازی را با میانگین شدت 2.5±46= %HRR (در ضربان قلب ذخیره) برای مدت 3 ماه، سه نوبت در هفته اجرا کردند. متغیرهای وابسته در گروه تجربی قبل و بعد از برنامه تمرینی سه ماهه و همچنین در گروه کنترل مطابق پروتکل اصلاح شده مک مستر روی چرخ کارسنج تنتوری (ارگومتر) اندازه گیری شدند و در پایان کلیه متغیرها به روش آزمون های آماریrepeated measure و MANOVA,Rبا هم مقایسه شدند.
    یافته ها
    نتایج آزمون آماری نشان داد که گروه کنترل هنگام اجرای آزمون ارگومتری دارای ضربان قلب و درصد ضربان قلب ذخیره کمتر و کارایی مکانیکی (خالص، ناخالص) بیشتر از گروه تجربی بودند (P<0.05). کارایی مکانیکی خالص و ناخالص بیماران در پایان برنامه تمرینی به طور معنا داری افزایش یافت (P<0.05). همچنین ضربان قلب زیربیشینه بیماران نیز کاهش قابل توجهی داشت (P<0.05).
    بحث: بیماران فلج مغزی اسپاستیک به دلیل تون عضلانی بالا و درجه اسپاستیسیتی شدید از هزینه انرژی بالاتر و کارایی مکانیکی پایین تر و ضربان قلب بالاتری (تحت اجرای کار معین) نسبت به افراد سالم برخوردارند. از طرف دیگر، توانبخشی و تمرینات هوازی می تواند در بهبود عملکرد فیزیولوژیکی دستگاه عضلانی بیماران CP موثر باشد و کارایی مکانیکی آنان را به نحو چشمگیر افزایش دهد.
    کلیدواژگان: فلج مغزی اسپاستیک، توانبخشی، ورزش هوازی زیر بیشینه، کارایی مکانیکی، ضربان قلب، ارگومتر
  • حسین حاتمی، پژمان حدادی صفحه 33
    سابقه و هدف
    این بررسی با هدف تخمین ارزش کلیشه رادیوگرافی قفسه صدری در تشخیص بیماری سل ریوی انجام شده است. همچنین با مشخص نمودن یافته های پرتونگاری شایع در این بیماری، بتوان با مشاهده چنین تظاهراتی در بیماران مشکوک، ظن بالینی قوی به TBدر ذهن پرورانده شود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی مقطعی در روی 1840 بیمار مسلول بستری شده در بیمارستان سینای کرمانشاه در طول سالیان 80-1371 انجام گرفت که از میان آن ها 500 مورد سل ریوی اثبات شده با اسمیر خلط مثبت از لحاظ AFB به عنوان جمعیت هدف انتخاب شدند و تغییرات رادیوگرافی سینه در آن ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده با آزمون های آماری کای دو و آزمون دقیق فیشر مورد ارزیابی نهایی قرارگرفتند.
    یافته ها
    سن جمعیت مورد مطالعه 40.92 سال و نسبت زن به مرد 1.10 بود. 52.4 درصد مرد بودند. شایع ترین الگوهای گرفتاری ریتین به ترتیب، کدورت پارانشیمال (57%)، تغییرات حفره ای یا کاویتاسیون (51.8%) و تراکم پارانشیمال (30.6%) بود و در عده زیادی از بیماران، این تغییرات در بیش از یک منطقه از ریه مشاهده گردید (87.2%). بیشترین محل درگیری، نواحی فوقانی ریتین (ناحیه فوقانی راست 66.6 درصد و ناحیه فوقانی چپ 63.6 درصد) بود. 3.8 درصد جمعیت مورد مطالعه، آلوده به HIV بودند که تفاوت معناداری در تظاهرات رادیوگرافیک مابین افراد HIV مثبت و جمعیت غیر آلوده مشاهده نشد. 6 درصد جمعیت مورد مطالعه، به دیابت قندی مبتلا بودند که شایع ترین محل درگیری ریوی آن ها، نواحی فوقانی (ناحیه فوقانی چپ 73.3 درصد و ناحیه فوقانی راست 63.3 درصد) بود و بیشترین الگوی گرفتاری ریوی، کاویتاسیون (80%) بود.
    بحث: یافته های مطالعه حاضر با سایر مطالعات انجام گرفته مشابه است، ولی در مورد جمعیت افرادHIV مثبت و دیابتیک، تفاوت های بارزی با سایر مطالعات به چشم خورد که این ناهمخوانی ممکن است ناشی از جمعیت کم افراد HIV مثبت (19 نفر) و دیابتی (30 نفر) در این مطالعه باشد. علاوه بر این عمده افرادHIV مثبت تحت بررسی، هنوز به مرحله انتهایی و دیررس ایدز نرسیده بودند. همچنین باید توجه داشت که این مطالعه محدود به موارد سل ریوی اسمیر مثبت بوده، زیرا بخشی از افراد HIV مثبت ممکن است سل ریوی اسمیر منفی داشته باشند.
    نتایج نشان داد که هرچه از زمان شروع علایم تا تشخیص سل ریوی، مدت بیشتری سپری گردیده باشد یافته های پرتونگاری سازگارتری با سل ریوی کلاسیک به چشم می خورد.
    کلیدواژگان: سل ریوی، تظاهرات رادیوگرافیک، کرمانشاه
  • مسعود ناصری پور، محمدرضا انصاری، فریبا شیخی، فرید دانشگر، جلیل امیدیان، ابراهیم قادری صفحه 44
    سابقه و هدف
    رتینوپاتی دیابتی یکی از مهم ترین عوارض دیابت است که سالانه باعث کوری تعداد زیادی در دنیا می شود. در حال حاضر در کشور ما شیوع دقیقی از رتینوپاتی در بیماران دیابتی در دسترس نیست. لذا این پژوهش به منظور بررسی شیوع رتینوپاتی و عوامل خطرزای همراه آن در بیماران دیابتی مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت کرمانشاه از سال 1372 تا 1378 انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این پژوهش به صورت توصیفی گذشته نگر انجام شد که در آن پرونده 1690 بیمار دیابتی موجود در مرکز تحقیقات دیابت کرمانشاه بررسی گردید. اطلاعات لازم شامل طول مدت دیابت، نوع دیابت، درجه رتینوپاتی، وضعیت لیپیدها، فشار خون، شاخص توده بدنی و جنسیت از پرونده ها استخراج و در پرسشنامه اصلی گنجانده شد. بعد از ورود اطلاعات به نرم افزار SPSS فراوانی ها تعیین شد.
    یافته ها
    میانگین سن، وزن و شاخص توده بدن به ترتیب 15.65±47.19 سال، 15.05±65.38 کیلوگرم و 5.12±25.54 کیلوگرم بر متر مربع بود. نسبت مرد به زن 56 درصد و شیوع رتینوپاتی دیابتی 33 درصد بود. شایع ترین مرحله رتینوپاتی در بین بیماران تغییرات خفیف تا متوسط بود. بیشترین میزان رتینوپاتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو یافت شد. 85.9درصد از بیماران کمتر از 10 سال از تشخیص دیابت آن ها گذشته بود.
    بحث: به رغم پیشرفت های درمانی در دیابت، شیوع رتینوپاتی در بیماران دیابتی در این مرکز 33 درصد بود. هر چند این میزان در مقایسه با مطالعات چندین سال گذشته در مناطق مختلف جهان که حدود 63 درصد بوده، به طور چشمگیری کاهش یافته است، کنترل دقیق قند خون و فشار خون و هیپرلیپیدمی می تواند تاثیر به سزایی در کاهش میزان عوارض چشمی بیماران مبتلا به دیابت داشته باشد.
    کلیدواژگان: دیابت، رتینوپاتی، عوامل خطرزا، شیوع، عوارض دیابت
  • حسن نان بخش، خسرو حضرتی تپه، کامبیز دیبا صفحه 52
    سابقه و هدف
    استخرهای سرپوشیده از مهم ترین مراکز تفریحی و ورزشی برای عموم مردم است. آباستخرها ناقل خوبی برای انتقال بیماری ها به ویژه انگلی است. این تحقیق با هدف تعیین میزان آلودگی انگلی آب و همچنین برخی مشخصات فیزیکی و شیمیایی آباستخرهای سرپوشیده شهر ارومیه در سال 1380 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    نوع مطالعه در این تحقیق توصیفی – مقطعی می باشد. تعداد چهاراستخر سرپوشیده شهر ارومیه به مدت یک سال مورد بررسی قرار گرفت. برای نمونه برداری آباستخرها از پمپ پلاستیکی استفاده شد و روش نمونه برداری به صورت لحظه ای زمانی و تصادفی ساده بود. از هراستخر در هر ماه 8 نمونه 200 میلی لیتری از سطح و عمقاستخر و همچنین 8 نمونه 1000 میلی لیتری از قسمت عمیق و سطحیاستخر در هفته اول و هفته سوم هر ماه برداشته شد. با توجه به تعطیلی بعضیاستخرها در فصل زمستان و ماه مبارک رمضان کلا 526 نمونه جمع آوری و سپس به ترتیب با استفاده از روش صافی - غشایی و سدیمانتاسیون به روش II Leeds آزمایش گردید. تعداد نمونه برای آزمایشهای شیمیایی در طول سال 263 مورد بوده است. پارامترهای فیزیکی و شیمیایی نظیر میزان کلر باقی مانده، کدورت، درجه حرارت، PH و همچنین تعداد استفاده کنندگان ازاستخر در یک روز مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که جمعا 47 مورد (8.9%) آلودگی انگلی دراستخرها مشاهده شده است. از این تعداد 13 مورد (27.6%) مربوط به تک یاخته آنتامباکولی، یک مورد (2.1%) همینولیپیس نانا، 3 مورد (6.3%) اکسیور(Oxyur) و 30 مورد (63.8%) لارورهایی از خانواده رابدتییدا و نماتودهای آزادزی آب و خاک مشاهده گردید. به علاوه میزان کلر باقی مانده دراستخر دانشگاه به مقدار 0.428± 0.54 میلی گرم در لیتر کمتر از بقی هاستخرها بود. همچنین میزان درجه حرارت دراستخر هفت تیر 1.621± 30.72 درجه سانتیگراد بیش از بقی هاستخرها بود. از نظر PH، حداکثر آن 9 در هفت تیر و حداقل آن 7 دراستخر دانشگاه اندازه گیری گردید. میزان آلودگی دراستخرهای هفت تیر و شهرداری از بقیه بیشتر بوده است. از نظر پراکندگی فصلی بیشترین درصد آلودگی در فصل تابستان و از نظر ماه بیشترین درصد مربوط به ماه های تیر و شهریور بوده است.
    بحث: نتایج این مطالعه نشان داد کهاستخرهای مورد مطالعه آلوده به انگل هستند و روش های ضد عفونی فعلیاستخرها به خوبی بر اساس استانداردهای توصیه شده انجام نمی گیرد. در نهایت توصیه می شود که به بهداشت فردی و بهداشت محیطاستخرها توجه بیشتری مبذول گردد.
    کلیدواژگان: آلودگی، انگل، استخرهای عمومی شنا، آب، کلر باقی مانده
  • سهیلا رشادت صفحه 63
    سابقه و هدف
    رشد و تکامل بهینه کودکان مستلزم تغذیه خوب آن ها در مراحل گوناگون کودکی است و مادران در مقام اولین و مهم ترین مراقبین بهداشت و سلامت نقش تعیین کننده ای در وضعیت تغذیه کودکان دارند و ارتقای آگاهی آنان ضامن سلامت کودکان در سال های آینده است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان آگاهی مادران درمورد الگوی صحیح تغذیه اطفال زیر یک سال و برخی عوامل مرتبط با آن در عرصه جامعه نگر کرمانشاه در سال 1382 انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی بود. از بین مادران دارای طفل زیر یک سال مراجعه کننده به درمانگاه جامعه نگر کرمانشاه در سال 1382 تعداد 200 نفر به روش نمونه در دسترس انتخاب و از لحاظ گروه های سنی شیرخوار به 4 گروه مجزا تقسیم شدند و برای هر گروه سنی پرسشنامه ای جداگانه با سوالاتی در زمینه آگاهی مادر از الگوی تغذیه شیرخوار با توجه به سن شیرخوار بر اساس دستورالعمل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ارائه شد و هر مادر پرسشنامه مربوط به گروه سنی شیرخوار خود را دریافت و تکمیل نمود. سپس نتایج با آزمون کای دو و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل گردید.
    یافته ها
    53 درصد از مادران مورد مطالعه نسبت به تغذیه شیرخوار خود آگاهی نامطلوب داشتند و تنها 6/9درصد آنان آگاهی مطلوب و 37.4 درصد مادران آگاهی نیمه مطلوب داشتند. آگاهی نامطلوب در مادران کم سواد (=0.034 P) و در موارد تعداد فرزندان زیاد (=0.037 P) به طور معنادار بیشتر بود. در این مطالعه یافته خاصی که نشان دهنده توزیع آگاهی بر اساس سن و جنس شیرخوار باشد، به دست نیامد. 50 درصد مادران شاغل در این مطالعه آگاهی نامطلوب داشتند و در مادرانی که فاصله موالید را رعایت کرده بودند، موارد با آگاهی مطلوب محسوس تر بود. 70 درصد موارد آگاهی نامطلوب در مادرانی که همسر آن ها بیکار بود، مشاهده شد.
    بحث: نتایج این تحقیق همچون سایر تحقیقات در این زمینه نشان داد که متاسفانه مادران از اهمیت برنامه ریزی غذایی شیرخواران و چگونگی انجام آن اطلاع کافی ندارند و به نظر می رسد که به طور سلیقه ای شیرخوار خود را با مواد مختلف مورد تغذیه قرار می دهند. احتمال می رود که بخش مهمی از این نقص در دانش مادران به دلیل نارسایی در زمینه انتقال آموزش به مادران بوده باشد که لازم است در تحقیقات بعدی به علل این عدم آگاهی به طور دقیق تر پرداخته شود..
    کلیدواژگان: آگاهی مادران، اطفال زیر یک سال، تغذیه تکمیلی، جامعه نگر، کرمانشاه
  • نمایه موضوعی مقالات چاپ شده در سال 1384
    صفحه 71
  • نمایه نویسندگان مقالات چاپ شده در سال 1384
    صفحه 73